سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیو در خواب

دوش دیوی دیدم اندر خواب پر آواز خود

داشت داغان می نمود از هر چه ام بود و نبد

 

گفتمش این کار خود بس کن و یا

می زنم تا که شوی بی بن و یا

 

او بخندید و به من گفتا زهی

تو به من مثل ککی پیش کهی

 

گفتم ای فجر دل من کن طلوع 

کار آواز خودم کردم شروع

***************

دیو بد بخت و بسی بیچاره و احمق گریخت

آب جوی هنجره ام را رها کردم و ریخت

 

داخل گوش بزرگ و پر ز چرک و زشت دیو 

کج نهادم از در و دیوار اول خشت دیو


+نوشته شده در چهارشنبه 93 خرداد 21ساعت ساعت 11:23 صبحتوسط حسین احمدی | نظر بدهید
برچسب ها: شعر خودم
تاریخ روز

دعای فرج