بام شکسته
بادی وزید و لانه ی خردی خراب کرد
بشکست بامکی و فرو ریخت بر سری
لرزید پیکری و تبه گشت فرصتی
افباد مرغکی وز خون سرخ شد پری
از ظلم رهزنی ز رهی ماند رهروی
از دستبرد حادثه ای بسته شد دری
از هم گسست رشته ی عهد و مودّتی
نابود گشت نام و نشانی ز دفتری
فریاد شوق دگر از آن خانه بر نخواست
وآن خار و خس آخر فکنده شددرآذری
نا چیز گشت آرزوی چند ساله ای
دور او فتاد کودک خردی زمادری
Design By Ashoora.ir & Bi simchiمرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ