نشانی
خانه دوست کجاست؟ درفلق بود که پرسید سوار آسمان مکثی کرد رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید وبه انگشت نشان داد سپیداری وگفت: نرسیده به درخت،کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است ودر آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.می روی تا ته آن کوچه که او پشت بلوغ، سر بدرمی آورد پس به سمت گل تنهایی می پیچی دو قدم مانده به گل پای فواره ی جاوید اساطیر زمین می مانی وتو را ترسی شفاف فرا می گیرد.
در صمیمیت سیال فضا،خش خشی می شنوی: کودکی می بینی رفته از کاج بلندی بالاجوجه بر دارد از لانه نور واز او می پرسی خانه دوست کجاست؟
Design By Ashoora.ir & Bi simchiمرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ